چجوری می شه باور کرد که این آدم اهل همچین کارایی باشه؟
چجوری می شه؟ چجوری میشه ازش دل کند؟ با چی؟ با تبر ۸ساله اون بیوفتم به جون دلم؟
آخ... گوشم...
درد و درد و درد...
خیلی اذیتم.
فراموشی...
دارم فکر می کنم اون حدسی که من می زدم درست بود...
یا اشتباه بود...
یا خودش می دونه
یا نمی دونه
من خیلی شکاکم
من شکاک نیستم
فقط داره می گه لعنت به تو...
نباید این اتفاق می افتاد...
چجوری می تونه خودش حفظ کنه؟
یعنی اون چیزی که من فکر می کردم نبوده...
من
یک تنه
ایستاده ام
چون بیدی که می داند قوی نیست،
اما می ایستد...
نخل نیستم
اما تو می دانستی نخل ها عاشق می شوند و بیدها مجنون؟