و من لطافت تو را دوست میدارم.
جز تو چه کسی عین لطافت است برای من؟
جز تو چه کسی می تواند بیتاب گردن انار شود که مبادا بشکند؟
و من
دم به دم، به تو محتاج تر میشوم...
پ.ن
هنر همان اسماءالله بود که به آدمی آموخته شد.
خلق امر لطیف، جز لطیف، ممکن نیست و فرشتگان باید به این لطافت سجده می کردند...
و لعنت بر ابلیس!
و لعنت
و لعنت
به خاطر تو، لعنت بر ابلیس...
پ.ن دو
فربون تمام اشکهای ریخته شده و نریخته شده ت بشم.
پ.ن سه
نمی دونستم اینجا بازه، وگرنه مدتها می نوشتم به خصوص که این روزها غربت تمام گلوم رو کورتاژ/کولتاژ کرد...