دیگر نه تحمل انتظار دارم نه تحمل گم شدن...
"و أن یکاد " م گم شده. واقعا انتظارش را نداشتم. هرچه که گم می شود، انگار درد کهنه گم شدن وجودم زنده می شود.
خانم معلولی توصیه کرد فقط از خودش بخاه که تو آغوشت بگیره، اون بلده مسیر رو جوری رقم بزنم که بهش نزدیک بشی.
پ.ن
حتی به این برسی که خدا دروغ می گوید، باز برای تو سنگین است. چرا که خدایی داری که ناقص است و این بازخورد تفکر تو از جهان است.
جهان بینی! یعنی جهان را می بینی! یعنی جهان را هرطور ببینی هست!