همیشه تا می گن خلوت، اولین چیزی که تو ذهنم میاد حیاط خلوت خونمونه. تصویر الانش نه! تصویری که زمان کودکی تو ذهنم نقش بسته.
چقدر حس عجیبیه وقتی تصویرش میاد با اون نور عجیب. دیگه سمت خود کلمه خلوت نمی رم. میرم تو اون عالم... عالم کودکی.
الان از خواب بیدار شدم. خواب می دیدم کمد بچگیام برگشته بود و رفتم جلوش ایستادم و دوباره بازش کردم که یاد کودکیام کنم. توش یه عالمه چیزایی بود که من گمشون کرده بودم. یه عالمه فلش. بازی. سیدی....
خیلی چیزا.
نیاز به خلوت دارم، به کمد بچگیا، دیدن گمشده ها و....