تو

اصل عزت نفس: مدیریتتو دست کسی نده!

تو

اصل عزت نفس: مدیریتتو دست کسی نده!

ت

سرم درد می کنه. خستم. کار تحویل ندادم. کلی کار عقب مونده دارم و دلم می خواست حالم خوش باشه.

دارم به سردردم فکر می کنم، شدیدتر میشه. چند دقیقه پیش اروم بود، تا ازش حرف زدم، دوباره خودشو نشون داد.

شاید خاصیت درد همینه. لحظه ای که بهش توجه داری، شدید میشه. و لحطات غفلت، ازش بیخبری و حسش نمی کنی.

دا م فکر می کنم من که خدا هستم. پس درد باید از چی باشه؟ دوری از خدا؟ کدام خدا؟ خدای اسمانها؟ اصلا خدای اسمانها داریم؟ 

من تو اسمانهام؟

من چمه؟

می دونم باید دردی باشه ولی نمی دونم از چی، از کجا، از کی...

گردنم صاف می کنم تا بلکه فرم بدنم بهتر شه.

دردهای تربیتی؟

اخ که چقدر زحمت دارن کم کاری پدر مادر رو جمعش کنی.

من که دیگه بیخیال شدم.

روانم نمی کشه...

هیچ غلط خاصی نمی کنم و فقط...

بیخیال.


پ.ن

دو روز هم نیست برگشتم توییتر، کل انرژیم رفته. اعصابم نمی کشه ولی خب محبت خیلیا ارزشمنده و بی محلی هـ جان زیاد. شاید هنوز فکر می کنه هیچ ارتباطی نباید باشه، باید من خالی شم از حرف و...

کاش میشد دوچرخه شو پنچر کنم که دلم خنک شه. یا دست زیر چونه شو با ارنج می زدم، که تعادلش بهم بخوره. کاش تمومش کنه و مثل سابق شه. و خب نمیشه...

این گاندو هم، انگار پشتش یه ژنرال عقده ای سپاهی نشسته و میتینگهای تو ذهنشو دیکته می کنه و تخلیه رواتی.

دیگه اونم نمی خوام ببینم.


پ.ن 2

کاش یه روزی بی سوادیام تموم شه. همه حرف زدنام و افاضه فضل کردنام. خدایا خسته شدم. این ماشین جفنگ گویی چیه، اه.


پ.ن3

کاش حالت خوب شه عزیز دلم. برکت زندگیمی قشنگم. لطیفم.


پ.ن4

داشتم می گفتم. این بی سواد خیلی ادعا داره. وای خسته شدم ازش. این بدتر از همه ست...

خدایا 

امام زمان بودن، الان یه وویسشو گوش می دادم. واقعا چه وضعیه که ما بی بهره و یتیم هستیم؟؟؟؟ خودتم که نیستی. میگن پشت آسمونایی. هـ هـ

تف تو اون آسمونی که حجاب من از تو باشه. یا حجاب تو از من باشه.

نظرات 1 + ارسال نظر
نگاه دوشنبه 17 تیر 1398 ساعت 11:26 http://negahekohestan.blogsky.com

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز....

خیلی ببخشید... من منظور شما رو درک نمکنم و اساسا هم قصد پذیرش فعل خدا شدن ندارم
حتما شما با خدا رازهایی داری ولی من اون رازا رو ندارم پس درکم کنید که نپذیرم

خدا شدن دو مدله.
رویکرد اول مدل مولاناست. خدا از ما جداست، باید عاشق شیم و برسیم و خدا بشیم...
رویکرد دوم از عمیق شدن در خود و Pantheism هستش. با خلوت و پرداختن به خود، به مرور خدا رو در خودت زنده می کنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد